کد مطلب:29345 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:92

حضور قلب در نماز












4279. مناقب آل أبی طالب - به نقل از ابن عبّاس -:دو ناقه (ماده شتر) چاق و بزرگ به پیامبر خدا هدیه شد. به صحابیان فرمود:«آیا بین شما كسی هست كه دو ركعت نماز با قیام، ركوع، سجود، وضو و فروتنی آن به جا آورد و در آن به چیزی از دنیا همّت نورزد و دلش به فكر دنیا نیفتد تا یكی از این دو ناقه را به او هدیه بدهم؟». یك بار، دو بار و سه بار فرمود و هیچ كدام از یارانش پاسخ ندادند.

امیر مؤمنان برخاست و گفت:من، ای پیامبر خدا! دو ركعت نماز به جا می آورم و تكبیرة الإحرام می گویم و تا آن هنگام كه سلام بدهم، به یاد چیزی از دنیا نخواهم افتاد.

فرمود:«ای علی! درود خدا بر تو باد! بخوان».

امیر مؤمنان، تكبیر گفت و وارد نماز شد. هنگامی كه سلام داد، جبرئیل علیه السلام بر پیامبرصلی الله علیه وآله فرود آمد و گفت:ای محمّد! خداوند به تو سلام می رساند و می گوید:یكی از دو ناقه را به او بده.

پیامبر خدا فرمود:«من با او شرط كردم كه دو ركعت نماز بگزارد و در آن، هیچ به یاد چیزی از دنیا نیفتد تا اگر نماز گزارد، یكی از دو ناقه را به وی بدهم و او در تشهّد نشست و پیش خود فكر كرد كه كدام یك از آن دو را بگیرد».

جبرئیل علیه السلام گفت:ای محمّد! خداوند به تو سلام می رساند و می گوید:او اندیشید كه كدام یك را بگیرد كه چاق تر و بزرگ تر باشد و آن را نحر كند و در راه خدا، آن را صدقه بدهد. بنابراین، تفكّر او برای خداوند عزوجل بود، نه خودش و یا دنیا.

پیامبر خدا گریست و هر دو ناقه را به وی داد.[1].

4280. إرشاد القلوب - درباره علی علیه السلام -:در بین دو سپاه، برای او بساط نماز می گستردند و تیرها از هرسو در اطرافش فرود می آمدند. با این حال، او از پروردگارش غافل نمی شد و روشش را تغییر نمی داد و در عبادتش سستی نمی كرد.

هرگاه روی به سوی خدا می كرد، با تمام وجود، به خدا توجّه می كرد و نظرش از دنیا و آنچه در آن است، قطع می شد. حتی به گونه ای می شد كه درد را حس نمی كرد؛ چون هر وقت می خواستند آهن و یا پیكانی را از تنش خارج كنند، رهایش می كردند تا به نماز بِایستد و هنگامی كه به نماز می ایستاد و رو به خدا می كرد، آهن را از تنش درمی آوردند و او احساس نمی كرد و هنگامی كه از نماز فارغ می شد، آن را می دید و به پسرش حسن علیه السلام می فرمود:«ای حسن! این كار توست».[2].

4281. المَحَجّة البیضاء:درباره مولایمان امیر مؤمنان گفته اند كه در پایش پیكانی فرو رفته بود كه نمی شد آن را درآورد. فاطمه علیها السلام فرمود:«در حال نماز، خارجش كنید؛ چون در این هنگام، آنچه را بر وی بگذرد، احساس نمی كند». پس در هنگامی كه در نماز بود، آن را بیرون آوردند.[3].









    1. مناقب آل أبی طالب:20/2، تأویل الآیات الظاهرة:8/612/2.
    2. إرشاد القلوب:217.
    3. المحجّة البیضاء:397/1.